عنوان:
بررسی ارتباط سطح آنزیم های کبدی با عوامل موثر بر بیماری های قلبی عروقی در کارکنان صنعت لاستیک سازی
استاد راهنما: دکتر فاطمه احمدی
استاد مشاور:: دکتر احسان رفیعی منش - دکتر محمد تقی شاکری
دانشجو: مهدی رادفر
چکیده
زمينه : بیماری های قلبی عروقی از شایع ترین بیماری های موجود در جمعیت عمومی می باشند که اغلب بزرگسالان بالاتر از 60 سال را تحت تاثیر خود قرار می دهند. در سال های اخیر چند مطالعه آنزیم های کبدی را به عنوان عوامل خطر احتمالی بیماری های قلبی عروقی مطرح کرده اند. از سوی دیگر به نظر می رسد که کارکنان صنعت لاستیک سازی به علت مواجهات شغلی خاص با حلال های آلی در ریسک خطر افزایش یافته ای برای ایجاد بیماری های قلبی عروقی قرار دارند.
اهداف : بررسی ارتباط سطح آنزیم های کبدی با عوامل موثر بر بیماری های قلبی عروقی در کارکنان صنعت لاستیک سازی
نوع مطالعه : مطالعه مقطعی(cross-sectional)
روش مطالعه : در این مطالعه مقطعی که در کارخانه ی لاستیک سازی در سال 1398-1397 انجام گرفت کلیه ی کارگران شاغل با سابقه کاری حداقل یک سال که فاقد بیماری های قلبی و کبدی بودند مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات افراد شامل قد، وزن، نمایه توده بدنی، فشار خون، سابقه بیماری های قبلی، مصرف دخانیات، داروهای مصرفی و نتایج آزمایشات مورد نیاز این پژوهش(آنزیمهای کبدی، قند خون ناشتا، لیپید پروفایل خون)، از پرونده سلامت شغلی افراد استخراج گردید. بر اساس وظایف شغلی محوله ، افراد وارد شده در مطالعه به سه گروه اداری، تولیدی دارای مواجهه با هپاتوتوکسین ها و تولیدی بدون مواجهه با هپاتوتوکسین ها تقسیم شدند. داده های مربوطه بین این سه گروه مقایسه گردید و ارتباط آنزیم های کبدی با عوامل خطر قلبی عروقی بررسی شد.
يافته ها : در این مطالعه 572 فرد شاغل در گروه تولیدی (410 مورد دارای مواجهه و 162نفر فاقد مواجهه با هپاتوتوکسین) و 116 کارمند در حوزه اداری وارد شدند. میانگین سن و سابقه کاری افراد مورد مطالعه به ترتیب 8.64±41.17 و 5.99±13.13 سال بود. در مورد نمایه توده بدنی(BMI)، 8 نفر (1.2%) کم وزن، 231 مورد (33.6%) طبیعی، 449مورد (65.2%) اضافه وزن یا چاقی داشتند. تنها 6 فرد (0.9%) مصرف سیگار را ذکر می کردند. در کلیه شرکت گنندگان ، 28 فرد (4.1%) فشار خون بالا، 25 فرد دیابت (3.9%) و 298 فرد (43.3%) دیس لیپیدمی داشتند. بیماری های زمینه ای مسبب مشکلات قلبی شامل افزایش فشار خون، دیابت و دیس لیپیدمی در بین سه گروه مطالعه یکسان بودند. در بحث مقایسه ی آنزیم های کبدی ، تنها میزان ALP در بین گروه های مطالعه تفاوت معناداری داشت که در گروه تولیدی بیشتر از گروه اداری بود. در گروه دارای مواجهه با هپاتوتوکسین ها، تمامی آنزیم ها در بیماران دیس لیپیدمی و نیز AST و ALT در بیماران دارای اضافه وزن به طور معناداری بالاتر بود. در گروه عدم مواجهه با هپاتوتوکسین ، با افزایش فشار خون، سطح ALT به طور معناداری افزایش می یافت. در گروه اداری تنها سطح ALP در بیماران دارای دیس لیپیدمی به طور معناداری بالاتر بود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه ما در افراد دارای مواجهات هپاتوتوکسیک، ارتباط معناداری بین AST و ALT و ALPبا انواع ریسک فاکتورهای قلبی عروقی بویژه چربی خون وجود داشت در حالی که در سایر کارکنان، این ارتباط کمتر قابل ملاحظه بود. با توجه به این مسئله و نیز وجود همبستگی قابل ملاحظه انواع ریسک فاکتورهای کمی با آنزیمهای کبدی در این گروه شغلی، ممکن است وجود مواجهات شیمیایی با انواع هپاتوتوکسین ها توجیه کننده تفاوت فوق باشد.
كلمات كليدي : آنزیم های کبدی، عوامل خطر قلبی عروقی، هپاتوتوکسین ها، صنعت لاستیک سازی